صفحه نخست
مفهوم ربا در اسلام و ممنوعیت آن
antalya escort sakarya escort mersin escort gaziantep escort diyarbakır escort manisa escort bursa escort kayseri escort tekirdağ escort ankara escort adana escort adıyaman escort afyon escort> ağrı escort aydın escort balıkesir escort çanakkale escort çorum escort denizli escort elazığ escort erzurum escort eskişehir escort hatay escort istanbul escort izmir escort kocaeli escort konya escort kütahya escort malatya escort mardin escort muğla escort ordu escort samsun escort sivas escort tokat escort trabzon escort urfa escort van escort zonguldak escort batman escort şırnak escort osmaniye escort giresun escort ısparta escort aksaray escort yozgat escort edirne escort düzce escort kastamonu escort uşak escort niğde escort rize escort amasya escort bolu escort alanya escort buca escort bornova escort izmit escort gebze escort fethiye escort bodrum escort manavgat escort alsancak escort kızılay escort eryaman escort sincan escort çorlu escort
محمد اسامه
موضوع ربا یا سود در اسلام آنقدر جدید نیست که نیاز به نوشتن مجله یا کتاب داشته باشد. فردی که در یک خانواده مسلمان به دنیا می آید می داند که سود در اسلام حرام است. علاوه بر این، غیر مسلمانان نیز از پیامدهای منفی سود آگاه هستند. علاوه بر این، دیده میشود که سود مختص به این زمان نیست، بلکه برنامه ای بوده است که مردم در زمان های قدیم برای اهداف تجاری و همچنین فعالیت های روزمره زندگی خود از آن استفاده می کردند. در چند قرن اخیر، پس از هژمونی جهان غرب، این شکل و شیوه تجارت زیر نام های مختلف توسعه یافته و به شکل امروزی به ستون فقرات انواع فعالیت های تجاری و اقتصادی تبدیل شده است. این وضعیت باعث می شود مردم فکر کنند که به غیر از سیستم سودی به هیچ سیستم دیگری نمی توانند اعتماد کنند. در همین حال، حتی برخی از اقتصاددانان غربی که قضایا را با ذهنیت بازتر و با دیدگاه وسیعتر میخوانند، سود را عنصری میدانند که اقتصاد را فاسد میکند و نابرابری را تداوم میبخشد. این افراد از اثرات منفی سود بر سیستم های اقتصادی آگاه هستند. این مقاله بر آن است تا دیدگاه اسلام در مورد ربا و سود را مورد ارزیابی قرار دهد. معنای لغوی و اصطلاحی ربا: اصطلاح «ربا» در لغت به معنای «افزایش» یا «زیادت» است.در امور مالی و حقوقی اسلامی، ربا به معنای زیادت یا افزایشی است بر آنچه که از پیش تعیین شده در کریدیت یا قرض. و معمولاً به سود به دست آمده از قرض ها اشاره دارد. این عمل، ناعادلانه و استثمارگرانه تلقی می شود، زیرا باعث عدم تعادل مالی و افزایش نابرابری اقتصادی بالقوه می شود. همچنین، اصطلاح «ربا» عموماً به طور جامع و کلی از نظر قوانین اسلامی برای راه های دستیابی به منافع غیرقانونی و استثمارگرانه از تجارت ترجمه شده است. همچنین، ربا می تواند هم ضرر و هم فائده را شامل شود. در زمان اعراب بت پرست، تجارت و فعالیت های مبتنی بر سود به طور گسترده وجود داشت. یکی از این فعالیتها که بهعنوان دریافت سود قرضها شناخته میشود و زمانی افزایش مییابد که شخص قرضدار پرداخت را از موعد مقرر به تاخیر بیندازد، در این حالت مبلغی را که باید بپردازد افزایش مییابد. در دوران پیش از اسلام، این گونه اعمال سودی در میان اعراب بت پرست رایج بود. پیامبر ما حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) احادیث زیادی در مورد حرام بودن ربا دارد. در این احادیث آمده است که: "طلا را با طلا، نقره را با نقره، گندم را با گندم و نمک را با نمک باید به طور مساویانهتبدیل کرد؛ پس از قرض دادن، کم یا زیاد کردن مبلغ آن ربا محسوب می شود". این احادیث دیدگاه و نگرش اسلام را نسبت به سود و اصل نهی از ربا را به شکل آشکار مطرح می کند. هدف اصلی اسلام از منع سود، ترویج عدالت و تعادل مالی است. به همین دلیل، از نخستین دوره های اسلام، اعمال سود در میان مسلمانان ممنوع شد و به جای آن، اصول تجارت حلال و عادلانه وضع و اتخاذ شد. کتاب های فقهی: با گذشت زمان، تحولات جدیدی در اعمال ربا مورد توجه مسلمانان قرار گرفت.سؤال اساسی که در این شرایط مطرح شد این بود که: آیا موارد دیگری هم وجود دارد که شبیه به اشیاء و اجناسی باشد که پیامبر ما حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) آن ها را ربا خوانده و حرام اعلام کرده است؟ برای یافتن پاسخ این سؤال، چهار امام بزرگ با استفاده از دانش و شیوه های اجتهادی خود به تحلیلی مفصلی پرداختند؛ و در نتیجه مواد و اشیای دیگری را نیز به عنوان مواد ربوی طبقه بندی کردند. آنها ربا را به دو نوع اصلی دسته بندی کردند: ربای جاهلیه (ربای دوران جاهلیت): این نوع ربا که به ربای قرآن نیز معروف است و به نوعی از ربا که عموماً توسط اعراب بت پرست انجام می شود، اشاره دارد. این نوع ربا بر روی اعمالی متمرکز است که در دوره پیش از اسلام رایج بود و بعداً توسط اسلام ممنوع شد. ربای بیع (ربای فروش): به این نوع ربا، ربای حدیث نیز می گویند. زیرا در مورد ربایی صحبت می کند که حرام بودن آن در روایات ثابت شده است. این نوع ربا به کاربردهایی که بر اساس سود یا افزایش معاملات خرید انجام میشود، اشاره دارد.
رباعی جاهلیت که اعراب انجام میدادند، طوری بود که از قرضهایی که به بدهکاران میدادند، سود میگرفتند و در صورت تأخیر بر میزان سود میافزودند. اما در قرآن کریم چنین سودهایی که از این قرض ها گرفته میشود ممنوع شده است. و قرآن کریم در سوره های مختلف به موضوع ربا میپردازد و آن را حرام می داند. سوره های بقره، آل عمران، نساء و روم نمونه های مهمی در این زمینه هستند و در کتب مختلف تفسیری به تفصیل و توضیح آن پرداخته شده است. علاوه بر این، تفاسیر زیادی وجود دارد که توضیحات بسیار مفصلی از این آیات ارائه می کند. معتبرترین بیانیه مبنی بر حرام بودن ربا در خطبه الوداع حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) بیان شده است. بر اساس آیات قرآن نسبت به ربا، هم سود تجاری و هم سود قرض به وضوح حرام اعلام شده است. در میان اعراب بت پرست، مفهوم ربا با مفهوم اسلامی آن متفاوت بود، اما قرآن قبلاً منافع تجاری را تعریف کرده است. جالب این است که حتی اعراب بت پرست از قرض های سودی برای مقاصد تجاری استفاده می کردند. در صحیح بخاری روایتی از زید بن ارقم، میکائیل بن حبان و سایر صحابه وارد شده است. این روایت، حادثهای را شرح میدهد که در آن قبایلی بنی ثقیف، بنی عمرو بن عمیر و بنی مخزوم برای سرمایهگذاریهای تجاریشان پول قرض کردند. اما زمانی که برخی از این قبایل اسلام را پذیرفتند و به بنی ثقیف قرض های پرداخت نشده داشتند، به دلیل حرام بودن آن در اسلام از پرداخت قرض و سود خودداری کردند.این موضوع نزد عتاب بن أسید که از سوی پیامبر به عنوان والی مکه منصوب شده بود، کشیده شد. و با کمک معاذ بن جبل و شخص پیامبر (صلی الله علیه وسلم) تصمیم گرفته شد که قبایل دیگر مجبور به پرداخت ربا به بنی ثقیف نباشند. آیات ۲۷۵-۲۸۱ سوره بقره به مسئله ربا می پردازد: ۲۷۵:کسانی که ربا میخورند (از گورهای خود در محشر) برنمیخیزند مگر همچون کسی که شیطان او را سخت دچار دیوانگی سازد؛ این از آنرو است که ایشان میگویند: خرید و فروش نیز مانند ربا است. درحالیکه خداوند خرید و فروش را حلال کرده است و ربا را حرام نموده است. پس هر که اندرز پروردگارش به او رسید و (از رباخواری) دست کشید، آنچه پیشتر بوده (و سود و نزولی که قبلاً دریافت نموده است) از آن او است و سروکارش با خدا است؛ امّا کسی که برگردد (و مجدّدا مرتکب رباخواری شود) این گونه کسانی اهل آتشند و جاودانه در آن میمانند. ۲۷۶: خداوند (برکت) ربا را (و اموالی را که ربا با آن بیامیزد) نابود میکند و (ثواب) صدقات را (و اموالی را که از آن بذل و بخشش شود) فزونی میبخشد، و خداوند هیچ انسان ناسپاس گنهکاری را دوست نمیدارد. ۲۷۷: بیگمان کسانی که ایمان بیاورند و کار شایسته انجام بدهند و نماز را چنان که باید برپای دارند و زکات را بپردازند، مزدشان نزد پروردگارشان است و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند. ۲۷۸: ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (عذاب و عقاب) خدا بپرهیزید و آنچه از (مطالبات) ربا (در پیش مردم) باقی مانده است فروگذارید، اگر مؤمن هستید. ۲۷۹: پس اگر چنین نکردید، بدانید که به جنگ با خدا و پیغمبرش برخاستهاید، و اگر توبه کردید (و از رباخواری دست کشیدید و به اوامر دین گردن نهادید) اصل سرمایههایتان از آن شما است، نه ستم میکنید و نه ستم میبینید. ۲۸۰: و اگر (بدهکار) تنگدست باشد، پس مهلت (بدو داده) میشود تا گشایشی فرا رسد، و اگر (قدرت پرداخت نداشته باشد و شما همه وام خود را، یا برخی از آن را بدو) ببخشید، برایتان بهتر خواهد بود اگر دانسته باشید. ۲۸۱: و از (عذاب و عقاب) روزی بپرهیزید که در آن به سوی خدا بازگردانده میشوید؛ سپس به هرکسی آنچه را فراچنگ آورده است به تمامی بازپس داده میشود، و به آنان ستم نخواهد شد.
این آیات با حوادث گوناگونی همراه است، از جمله قرض بسیار زیادی که بنی ثقیف با سود به حضرت عباس (رض) دادند. پیامبر (صلی الله علیه وسلم) به دلیل حرام بودن ربا، حضرت عباس (رض) را از مطالبه آن باز داشت. اما موضوع در حجة الوداع در سال دهم هجری روشن شد.رویداد دیگری مربوط به حضرت عثمان (رض) است. این آیات به صراحت بیان می کند که ربا اکیداً ممنوع است، چه در قرض های فوری و چه برای مقاصد تجاری. قرآن به صراحت تجارت را حلال و ربا را حرام اعلام کرده است. در حالی که برخی ادعا می کنند افراد فقیر از قرض های بانکی با سود بهره مند می شوند، این تصور اشتباهی است که توسط نهادهای انگلیسی-بریتانیاییایجاد شده است. عوارض ناشی از ربا مشکلات زیادی از جمله جمع شدن ثروت تحت کنترل گروه محدودی از مردم را به همراه داشته است. علاوه بر این، این افراد اغلب برای کاهش ضرر خود به روش هایی مانند بیمه و قمار متوسل می شوند.در حالی که اکثریت قریب به اتفاق سرمایهگذاریها در بیمه از سوی مردم انجام میشود، اما تعداد کمی از افراد بر این سرمایهگذاریها کنترل دارند. این شرایط به تسلط عده معدودی کمک می کند که منجر به افزایش قیمت ها و افزایش فقر می شود. قرآن به آثار منفی مختلف ربا توجه می کند و بیان می کند که کسانی که به فعالیت های مبتنی بر سود می پردازند، تحت تأثیر شیطان قرار می گیرند و به جنون کشیده می شوند. همچنین خاطرنشان می شود که چنین افرادی جمع آوری ثروت را بر رسیدگی به مسائل عمومی ترجیح می دهند. قرآن در مورد عواقب ربا به شدت هشدار می دهد و بیان می کند که این افراد در آتش جهنم افکنده می شوند. بیش از 40 حدیث بر علیه ربا نقل شده است و حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) ربا را گناهی بزرگتر از زنا طبقه بندی کرده است. پیامبر در برخی از روایات، گناه ربا را به زنای با مادر تشبیه کرده است، در حالی که در احادیث دیگر آن را به گناه زنا تشبیه کرده است که 33 یا 36 بار انجام داده می شود. این احادیث، نهی از ربا را تأیید می کند و همچنان منعکس کننده نگرش قاطعانه پیامبر (صلی الله علیه وسلم) نسبت به ربا است. برخی مانند جعفر شاه معتقدند که سود تجاری حلال است، زیرا در قرآن به آن اشاره خاصی نشده است. اما این نگرش برخلاف اصولی است که در قرآن و سنت مقرر شده است. مفتی تقی عثمانی توضیح داده است که در واقع دو نوع سود وجود دارد: سود فردی و سود تجاری. قرآن، احادیث و فقه (شریعت اسلام) ربا را با همه اشکال آن حرام صریحاً اعلام کرده است. بنابراین، هیچ گونه پشتوانه یا توجیهی برای صحت و قابل اجرا بودن ربا، چه در سطح فردی و چه در سطح تجاری، وجود ندارد. در نتیجه، ممنوعیت ربا در اسلام فراتر از یک موضوع صرفاً اقتصادی است. بر ارزشهای اسلامی مانند عدالت، تعادل مالی و برابری اجتماعی تأکید دارد. توسعه آگاهی و درک گسترده تر، اتخاذ اصول جایگزین تجارت حلال و کاهش اثرات منفی ربا بسیار مهم است.
موضوع ربا یا سود در اسلام آنقدر جدید نیست که نیاز به نوشتن مجله یا کتاب داشته باشد. فردی که در یک خانواده مسلمان به دنیا می آید می داند که سود در اسلام حرام است. علاوه بر این، غیر مسلمانان نیز از پیامدهای منفی سود آگاه هستند. علاوه بر این، دیده میشود که سود مختص به این زمان نیست، بلکه برنامه ای بوده است که مردم در زمان های قدیم برای اهداف تجاری و همچنین فعالیت های روزمره زندگی خود از آن استفاده می کردند. در چند قرن اخیر، پس از هژمونی جهان غرب، این شکل و شیوه تجارت زیر نام های مختلف توسعه یافته و به شکل امروزی به ستون فقرات انواع فعالیت های تجاری و اقتصادی تبدیل شده است. این وضعیت باعث می شود مردم فکر کنند که به غیر از سیستم سودی به هیچ سیستم دیگری نمی توانند اعتماد کنند. در همین حال، حتی برخی از اقتصاددانان غربی که قضایا را با ذهنیت بازتر و با دیدگاه وسیعتر میخوانند، سود را عنصری میدانند که اقتصاد را فاسد میکند و نابرابری را تداوم میبخشد. این افراد از اثرات منفی سود بر سیستم های اقتصادی آگاه هستند. این مقاله بر آن است تا دیدگاه اسلام در مورد ربا و سود را مورد ارزیابی قرار دهد. معنای لغوی و اصطلاحی ربا: اصطلاح «ربا» در لغت به معنای «افزایش» یا «زیادت» است.در امور مالی و حقوقی اسلامی، ربا به معنای زیادت یا افزایشی است بر آنچه که از پیش تعیین شده در کریدیت یا قرض. و معمولاً به سود به دست آمده از قرض ها اشاره دارد. این عمل، ناعادلانه و استثمارگرانه تلقی می شود، زیرا باعث عدم تعادل مالی و افزایش نابرابری اقتصادی بالقوه می شود. همچنین، اصطلاح «ربا» عموماً به طور جامع و کلی از نظر قوانین اسلامی برای راه های دستیابی به منافع غیرقانونی و استثمارگرانه از تجارت ترجمه شده است. همچنین، ربا می تواند هم ضرر و هم فائده را شامل شود. در زمان اعراب بت پرست، تجارت و فعالیت های مبتنی بر سود به طور گسترده وجود داشت. یکی از این فعالیتها که بهعنوان دریافت سود قرضها شناخته میشود و زمانی افزایش مییابد که شخص قرضدار پرداخت را از موعد مقرر به تاخیر بیندازد، در این حالت مبلغی را که باید بپردازد افزایش مییابد. در دوران پیش از اسلام، این گونه اعمال سودی در میان اعراب بت پرست رایج بود. پیامبر ما حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) احادیث زیادی در مورد حرام بودن ربا دارد. در این احادیث آمده است که: "طلا را با طلا، نقره را با نقره، گندم را با گندم و نمک را با نمک باید به طور مساویانهتبدیل کرد؛ پس از قرض دادن، کم یا زیاد کردن مبلغ آن ربا محسوب می شود". این احادیث دیدگاه و نگرش اسلام را نسبت به سود و اصل نهی از ربا را به شکل آشکار مطرح می کند. هدف اصلی اسلام از منع سود، ترویج عدالت و تعادل مالی است. به همین دلیل، از نخستین دوره های اسلام، اعمال سود در میان مسلمانان ممنوع شد و به جای آن، اصول تجارت حلال و عادلانه وضع و اتخاذ شد. کتاب های فقهی: با گذشت زمان، تحولات جدیدی در اعمال ربا مورد توجه مسلمانان قرار گرفت.سؤال اساسی که در این شرایط مطرح شد این بود که: آیا موارد دیگری هم وجود دارد که شبیه به اشیاء و اجناسی باشد که پیامبر ما حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) آن ها را ربا خوانده و حرام اعلام کرده است؟ برای یافتن پاسخ این سؤال، چهار امام بزرگ با استفاده از دانش و شیوه های اجتهادی خود به تحلیلی مفصلی پرداختند؛ و در نتیجه مواد و اشیای دیگری را نیز به عنوان مواد ربوی طبقه بندی کردند. آنها ربا را به دو نوع اصلی دسته بندی کردند: ربای جاهلیه (ربای دوران جاهلیت): این نوع ربا که به ربای قرآن نیز معروف است و به نوعی از ربا که عموماً توسط اعراب بت پرست انجام می شود، اشاره دارد. این نوع ربا بر روی اعمالی متمرکز است که در دوره پیش از اسلام رایج بود و بعداً توسط اسلام ممنوع شد. ربای بیع (ربای فروش): به این نوع ربا، ربای حدیث نیز می گویند. زیرا در مورد ربایی صحبت می کند که حرام بودن آن در روایات ثابت شده است. این نوع ربا به کاربردهایی که بر اساس سود یا افزایش معاملات خرید انجام میشود، اشاره دارد.
رباعی جاهلیت که اعراب انجام میدادند، طوری بود که از قرضهایی که به بدهکاران میدادند، سود میگرفتند و در صورت تأخیر بر میزان سود میافزودند. اما در قرآن کریم چنین سودهایی که از این قرض ها گرفته میشود ممنوع شده است. و قرآن کریم در سوره های مختلف به موضوع ربا میپردازد و آن را حرام می داند. سوره های بقره، آل عمران، نساء و روم نمونه های مهمی در این زمینه هستند و در کتب مختلف تفسیری به تفصیل و توضیح آن پرداخته شده است. علاوه بر این، تفاسیر زیادی وجود دارد که توضیحات بسیار مفصلی از این آیات ارائه می کند. معتبرترین بیانیه مبنی بر حرام بودن ربا در خطبه الوداع حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) بیان شده است. بر اساس آیات قرآن نسبت به ربا، هم سود تجاری و هم سود قرض به وضوح حرام اعلام شده است. در میان اعراب بت پرست، مفهوم ربا با مفهوم اسلامی آن متفاوت بود، اما قرآن قبلاً منافع تجاری را تعریف کرده است. جالب این است که حتی اعراب بت پرست از قرض های سودی برای مقاصد تجاری استفاده می کردند. در صحیح بخاری روایتی از زید بن ارقم، میکائیل بن حبان و سایر صحابه وارد شده است. این روایت، حادثهای را شرح میدهد که در آن قبایلی بنی ثقیف، بنی عمرو بن عمیر و بنی مخزوم برای سرمایهگذاریهای تجاریشان پول قرض کردند. اما زمانی که برخی از این قبایل اسلام را پذیرفتند و به بنی ثقیف قرض های پرداخت نشده داشتند، به دلیل حرام بودن آن در اسلام از پرداخت قرض و سود خودداری کردند.این موضوع نزد عتاب بن أسید که از سوی پیامبر به عنوان والی مکه منصوب شده بود، کشیده شد. و با کمک معاذ بن جبل و شخص پیامبر (صلی الله علیه وسلم) تصمیم گرفته شد که قبایل دیگر مجبور به پرداخت ربا به بنی ثقیف نباشند. آیات ۲۷۵-۲۸۱ سوره بقره به مسئله ربا می پردازد: ۲۷۵:کسانی که ربا میخورند (از گورهای خود در محشر) برنمیخیزند مگر همچون کسی که شیطان او را سخت دچار دیوانگی سازد؛ این از آنرو است که ایشان میگویند: خرید و فروش نیز مانند ربا است. درحالیکه خداوند خرید و فروش را حلال کرده است و ربا را حرام نموده است. پس هر که اندرز پروردگارش به او رسید و (از رباخواری) دست کشید، آنچه پیشتر بوده (و سود و نزولی که قبلاً دریافت نموده است) از آن او است و سروکارش با خدا است؛ امّا کسی که برگردد (و مجدّدا مرتکب رباخواری شود) این گونه کسانی اهل آتشند و جاودانه در آن میمانند. ۲۷۶: خداوند (برکت) ربا را (و اموالی را که ربا با آن بیامیزد) نابود میکند و (ثواب) صدقات را (و اموالی را که از آن بذل و بخشش شود) فزونی میبخشد، و خداوند هیچ انسان ناسپاس گنهکاری را دوست نمیدارد. ۲۷۷: بیگمان کسانی که ایمان بیاورند و کار شایسته انجام بدهند و نماز را چنان که باید برپای دارند و زکات را بپردازند، مزدشان نزد پروردگارشان است و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند. ۲۷۸: ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (عذاب و عقاب) خدا بپرهیزید و آنچه از (مطالبات) ربا (در پیش مردم) باقی مانده است فروگذارید، اگر مؤمن هستید. ۲۷۹: پس اگر چنین نکردید، بدانید که به جنگ با خدا و پیغمبرش برخاستهاید، و اگر توبه کردید (و از رباخواری دست کشیدید و به اوامر دین گردن نهادید) اصل سرمایههایتان از آن شما است، نه ستم میکنید و نه ستم میبینید. ۲۸۰: و اگر (بدهکار) تنگدست باشد، پس مهلت (بدو داده) میشود تا گشایشی فرا رسد، و اگر (قدرت پرداخت نداشته باشد و شما همه وام خود را، یا برخی از آن را بدو) ببخشید، برایتان بهتر خواهد بود اگر دانسته باشید. ۲۸۱: و از (عذاب و عقاب) روزی بپرهیزید که در آن به سوی خدا بازگردانده میشوید؛ سپس به هرکسی آنچه را فراچنگ آورده است به تمامی بازپس داده میشود، و به آنان ستم نخواهد شد.
این آیات با حوادث گوناگونی همراه است، از جمله قرض بسیار زیادی که بنی ثقیف با سود به حضرت عباس (رض) دادند. پیامبر (صلی الله علیه وسلم) به دلیل حرام بودن ربا، حضرت عباس (رض) را از مطالبه آن باز داشت. اما موضوع در حجة الوداع در سال دهم هجری روشن شد.رویداد دیگری مربوط به حضرت عثمان (رض) است. این آیات به صراحت بیان می کند که ربا اکیداً ممنوع است، چه در قرض های فوری و چه برای مقاصد تجاری. قرآن به صراحت تجارت را حلال و ربا را حرام اعلام کرده است. در حالی که برخی ادعا می کنند افراد فقیر از قرض های بانکی با سود بهره مند می شوند، این تصور اشتباهی است که توسط نهادهای انگلیسی-بریتانیاییایجاد شده است. عوارض ناشی از ربا مشکلات زیادی از جمله جمع شدن ثروت تحت کنترل گروه محدودی از مردم را به همراه داشته است. علاوه بر این، این افراد اغلب برای کاهش ضرر خود به روش هایی مانند بیمه و قمار متوسل می شوند.در حالی که اکثریت قریب به اتفاق سرمایهگذاریها در بیمه از سوی مردم انجام میشود، اما تعداد کمی از افراد بر این سرمایهگذاریها کنترل دارند. این شرایط به تسلط عده معدودی کمک می کند که منجر به افزایش قیمت ها و افزایش فقر می شود. قرآن به آثار منفی مختلف ربا توجه می کند و بیان می کند که کسانی که به فعالیت های مبتنی بر سود می پردازند، تحت تأثیر شیطان قرار می گیرند و به جنون کشیده می شوند. همچنین خاطرنشان می شود که چنین افرادی جمع آوری ثروت را بر رسیدگی به مسائل عمومی ترجیح می دهند. قرآن در مورد عواقب ربا به شدت هشدار می دهد و بیان می کند که این افراد در آتش جهنم افکنده می شوند. بیش از 40 حدیث بر علیه ربا نقل شده است و حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) ربا را گناهی بزرگتر از زنا طبقه بندی کرده است. پیامبر در برخی از روایات، گناه ربا را به زنای با مادر تشبیه کرده است، در حالی که در احادیث دیگر آن را به گناه زنا تشبیه کرده است که 33 یا 36 بار انجام داده می شود. این احادیث، نهی از ربا را تأیید می کند و همچنان منعکس کننده نگرش قاطعانه پیامبر (صلی الله علیه وسلم) نسبت به ربا است. برخی مانند جعفر شاه معتقدند که سود تجاری حلال است، زیرا در قرآن به آن اشاره خاصی نشده است. اما این نگرش برخلاف اصولی است که در قرآن و سنت مقرر شده است. مفتی تقی عثمانی توضیح داده است که در واقع دو نوع سود وجود دارد: سود فردی و سود تجاری. قرآن، احادیث و فقه (شریعت اسلام) ربا را با همه اشکال آن حرام صریحاً اعلام کرده است. بنابراین، هیچ گونه پشتوانه یا توجیهی برای صحت و قابل اجرا بودن ربا، چه در سطح فردی و چه در سطح تجاری، وجود ندارد. در نتیجه، ممنوعیت ربا در اسلام فراتر از یک موضوع صرفاً اقتصادی است. بر ارزشهای اسلامی مانند عدالت، تعادل مالی و برابری اجتماعی تأکید دارد. توسعه آگاهی و درک گسترده تر، اتخاذ اصول جایگزین تجارت حلال و کاهش اثرات منفی ربا بسیار مهم است.
Be the first to comment .